میگه نگاشی بکش
کافیه خودکار و کاغد ببینه دیگه چشاش هیچ جایی رو نمی‌بینه
زمان و مکان هم نمیشناسه.
ساعت ۲و ۱۱ دقیقه‌ست.
الان رفتن پایین
قبلش کلا یا داشت نگاشی می‌کشید یا هی خودکار و می‌داد به من و داداش کوچیکه که براش نگاشی بکشیم😁
به زور باباشو بیدار کردیم که پاشو سارا رو ببر.
همه‌مون خواب بودیم انقد که سر و صدا کرد بیدارمون کرد. شاد شدیم و رفتن پایین.