آقای رئیس مهربونم پونصد تا ظرف بزرگ عسل تو کمدش داشت هر وقت مهمون داشت می‌داد بهشون. هیچ وقت نمی‌ذاشت دست خالی از دفتر برن.

هر روز که می‌گذره چیزای بیشتری راجع بهش می‌شنوم که شوکه‌ام می‌کنه.

هر کاری که می‌کرد یه درسی بود برام.

حتی الان که رفته باز چیزای خوبی ازش مونده که می‌بینم یا می‌شنوم.

همچنان در حال یاد دادنه :)