تو راه که داشتم میومدم دفتر به حدی گرم بود داشتم محو می‌شدم

الان تازه حالم جا اومد

کاش یه منشی‌ای چیزی کسی بود یه لیوان آب خنک می‌داد دستم

کی به مقامات بالا برسیم خدا میدونه