پـــانـدای رنـــگـی

نگاهی متفاوت

بین این همه خوبی گاهی میشه بدترین بود.

هیچ وقت کاری نکنید آدم به این مرحله برسه که بگه من اشتباه کردم که خوبی کردم.
نکنه اون روزی برسه که هیچ کسی نتونه خوبی کنه.
بزارید بهتون اعتماد کنن
وقتی من چیزی نمیگم این دلیل نمیشه که نمی‌فهمم
چرا اتفاقا خوب هم می‌فهمم
اما میخوام خوب باشم
اگه بزارید

+ خطاب به اعضای خونواده که هیچ وقت نمی‌تونن اینجارو بخونن
  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • شنبه ۱۵ ارديبهشت ۹۷

    تولد

    یه وقتا به ذهنم می‌رسه وجودم چه فایده داشته

    خدایا ببخش

    نمی‌خوام کفر بگم

    اما امروز 2 روز قبل از تولدم به این نتیجه رسیدم که برا چی هستم؟

    خودت بیا پایین باهام صحبت کن

    بیا بهم بگو که اشتباه می‌کنم.

    که هستن کسایی که وجودم براشون مهمه

    اگه مهمه پس چرا عذابم میدن؟

    پس چرا منو نمی‌بینن؟


    پ.ن: امیدوارم خانم منشی متوجه چشمای اشک آلودم نشه.

  • ۰ پسندیدم
  • ۲ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • شنبه ۱۵ ارديبهشت ۹۷

    می‌دونستم بالاخره خوب میشم

    حالم خوب شد

    بعد چند روز بلاتکلیفی

    بعد چند روز بی حوصلگی و داغونی

    الان  تو همین لحظه حس می‌کنم بهترم

    یه وقتا اینجوری میشم

    خودم نمیدونم دارم چیکار می‌کنم. تکلیفم با خودم مشخص نیست. این جور مواقع هست که میزنم یه جایی رو داغون می‌کنم. همین موقع‌هاست که خرابکاری می‌کنم.😣

    خدایا همیشه حواست بهم باشه. درسته یه وقتا فاصله می‌گیریم. اما من بنده‌ام و تو خدایی.😢

  • ۲ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • يكشنبه ۲ ارديبهشت ۹۷

    نوبت ما هم میشه

    اینکه همسنات الان دو تا بچه دارن آدمو داغون نمی‌کنه
    اینکه بابات تو این سن بهت می‌گه چرا شبا دیر می‌خوابی
    این آدمو می‌سوزونه
    هی پدر جان ما هم خدایی داریم.
  • ۰ پسندیدم
  • ۲ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • چهارشنبه ۲۲ فروردين ۹۷

    دوربین مخفی پدر

    ما تو خونمون یه نگهبان خواب داریم

    شب چرا دیر می‌خوابی

    صبح چرا دیر بیدار می‌شی

    صبح چرا بیدار می‌مونی

    و شب چرا زود می‌خوابی

    خلاااصه

    خواب راحت نداریم چون باید دائم مراقب باشیم.

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • چهارشنبه ۲۲ فروردين ۹۷

    بازم میخوام :)

    گفتم ادامه داره عیدیای امسال نگفتم؟ :)))))))

    یه کادو از طرف یه متقاضی مهربون

    یعنی خود آقای رئیس هم تعجبش رو نشون داد.

    من همچنان نیشم بازه :))))))

  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • چهارشنبه ۱۵ فروردين ۹۷

    شاید این آخرین بوده باشه

    تو یکی از پستها دعا کرده بودم که امیدوارم سال متفاوتی باشه برام

    متفاوت نبود

    اما روز آخری که قرار بود برگردیم برام کاملا خاطره انگیز شد

    رفتن به خونه بابابزرگ و و اتفاقهای بعدی

    بی نهایت برام شیرین بود.

  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • چهارشنبه ۱۵ فروردين ۹۷

    ادامه دار

    روز 15 فروردینه
    اومدم دفتر 
    آقای رئیس تا رسید یه سر رسید داد گفت یادم رفته بود قبل عید بهتون بدم
    منو میگی
    فک کنم قرار نیست عیدیاش تموم بشه :)))
  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • چهارشنبه ۱۵ فروردين ۹۷

    اونم دو تا کتاب

    وای باورم نمیشه

    داشتم پستهای قبلی رو میخوندم

    رسیدم به این

    خدایا تا حالا هرچی ازت خواستم بهم دادی

    این یعنی خوبه یا بد؟

    یکی بیاد روشنم کنه!


  • ۱ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • چهارشنبه ۱۵ فروردين ۹۷

    حال و هوای جدید

    سال جدیده

    یه مدلیه

    هم حس بزرگونه پیدا کردم

    هم دلم میخواد فقط استراحت کنم

    هم کلی کار نکرده دارم

    این وسط یه حس غریبی هم دارم که تا حالا بعد عید نداشتم

    یه حس بلاتکلیفیه ناجور

    حس اینکه قراره چی بشه

  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • چهارشنبه ۱۵ فروردين ۹۷