پـــانـدای رنـــگـی

نگاهی متفاوت

مراقب حرف زدنمون باشیم

دیروز داشتم می‌رفتم کلاس
تو راه دو تا پسر جلو راه می‌رفتن. یکی هم پشت سرشون
و مطمئن بودم هیچ ربطی به هم ندارن
یکی از اون دو تا پسرا برگشت بره سمت مغازه که اونی که پشت سرشون راه می‌رفت شروع کرد به فحش (از نوع افتضاح) دادن.
من در چه حالی بودم؟
یک لحظه شوکه شدم و با بیشترین سرعتی که از خود دیده بودم، به راهم ادامه دادم.
فکرهایی که تو راه به سرم زد:
آیا قبلش اتفاقی افتاده بوده؟
آیا منو واقعا ندید اونجا که اینطور حرفهای زشت می‌زد؟
آیا داریم همچین کسایی؟

واقعا هستن کسایی که احتیاج به تیمارستان (به تمام معنا) دارن :\
  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • سه شنبه ۱۹ بهمن ۹۵

    تا هستم، باشید.

    خدایا می‌شه به همه‌ی پدر مادرا سلامتی بدی؟

    خدایا می‌دونی که چقد به وجودشون نیاز دارم.

    وقتی خدای نکرده نباشن، زندگی چقدر بی‌روح و مسخره می‌شه

    اصلا می‌خوام نباشه

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • يكشنبه ۱۷ بهمن ۹۵

    زمستونِ بلند

    به تمام معنا سردِ

    توی دفترم و همزمان با کار کردن رادیو پای گوش مید‌م و از فرط سرما به خودم می‌پیچم

    شاید اولین سالی باشه که دلم می‌خواد زودتر زمستون تموم بشه

    بهار زودتر بیا لطفا

  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • يكشنبه ۱۷ بهمن ۹۵

    لذت خرید

    خرید کردن یکی از لذت بخش‌ترین کارهای ما خانماست

    می‌رم تو یه مغازه‌ای که اصلا چیزی لازم ندارم

    نگاه می‌کنم و با دیدن یه وسیله‌ی ظریفِ ملوس، ذوق می‌کنم و ذوق می‌کنم

    و میذارمش سرجاش و از مغازه میام بیرون و تا یک هفته آرومم.

    دیوونه‌ هم خودتونید D:

  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • جمعه ۱۵ بهمن ۹۵

    پای سیب

    رادیو پای

    گوش بدید

    بسییییی لذتی بردیم.


  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • جمعه ۱۵ بهمن ۹۵

    تفریح به تمام معنا

    فردا قرارِ برم تفریح خونه‌ی عموم

    می‌خوام یه حال اساسی بدم به روحم

    خوشحالم

  • ۰ پسندیدم
  • ۲ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • پنجشنبه ۱۴ بهمن ۹۵

    کتاب بخوانیم

    کتاب جدیدِ در حال مطالعه‌ی این روزهای من: عشق هرگز نمی‌میرد (امیلی برونته)
    در اسرع وقت خوب یا بد بودن کتاب را اعلام خواهم کرد.
  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • يكشنبه ۱۰ بهمن ۹۵

    کیفی پُر از فیلهایِ کوچولویِ رنگی رنگی

    کیف خوشگلم منتظرم باش یه روزی میام تورو مال خودم می‌کنم.

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • يكشنبه ۱۰ بهمن ۹۵

    کوچولویِ سه دندونِ

    نی نی جانِ عمه هر روز داره شیرین‌تر و بامزه‌تر می‌شه و من دلم بیشتر و بیشتر براش ضعف میره
    وقتی به سه تا دندون کوچولوش فکر می‌کنم میمیرم. :)))
    آیا روزی فکر اینو می‌کردم که عمه بودن اییینقدر شیرینِ؟؟ نه هیچ وقت
  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • يكشنبه ۱۰ بهمن ۹۵

    خوشمزه‌ترینی

    این روزها مادر دائم در حال درست کردن پنکیک‌های نرم و خشمزه‌ایه که نمیشه ازشون گذشت. :)

    خدایا چی می‌شد مارو جوری خلق می‌کردی که هرچی می‌خوردیم لاغرتر می‌شدیم؟ :(

  • ۱ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • يكشنبه ۱۰ بهمن ۹۵