پـــانـدای رنـــگـی

نگاهی متفاوت

دانشگاهِ لعنتی

این واقعیت رو نمی‌تونم انکار کنم که وقتی دانشجوها رو تو مترو می‌بینم از حسودی می‌میرم.

یه وقتا بدجور دلم دانشگاه می‌خواد.

  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • شنبه ۱۴ اسفند ۹۵

    سرماخوردگی بهاری

    تو این همه سرما و زمستون و یخ‌بندون من سرما نخوردم

    چرا آخه باید الان سرما بخورم؟ :(

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • شنبه ۱۴ اسفند ۹۵

    جیغِ ممتد

    نیم ساعتی می‌شه یه دم داره جیغ می‌کشه و داد و بیداد می‌کنه.
    یه خانم تو واحد بالاییِ شرکت
    از چیزی شاکیِ
    یه آقایی هم سعی داره ساکتش کنه.
    اعصاب مارو هم مختل کرده
  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • چهارشنبه ۱۱ اسفند ۹۵

    شاید تلسم باشه. فقط خودش می‌دونه

    از وقتی یادمه تو خونواده‌یِ مامانم همش مرگ و میر بوده
    سالی یه دونه‌شون میرن
    انگار اینا یه ذره هم برا اینجا نبودن

    جلو مرگ اونارو که نمی‌شه گرفت، اما می‌شه لااقل صبر مامانمو خیلی بیشتر کنی.

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • پنجشنبه ۵ اسفند ۹۵

    پول علف خرس نیست

    منتظر ماشین بودم یه سمند سبز وایستاد، نشستم، گفتم مترو. گفت دربست می‌برم. گفتم نگه دارید پیاده میشم
    گفت چقد میدی. گفتم نگه دارید.
    گفت شما ۲ تومن بده.
    حس بدی بهم دست داد.
    بلند گفتم نگه دارید
    گفت ۲ تومن هم زورت میاد بدی
    گفتم پولم برام ارزش داره
    تو دلم گفتم همونطور که تو پول بیشتر دوست داری منم نمی‌خوام پولمو خرج بیخودی کنم.
  • ۲ پسندیدم
  • ۲ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • يكشنبه ۱ اسفند ۹۵

    شاید هم سینوزیت باشه !!!

    قدیما که مامانم میگرن داشت
    من اصرار داشتم که منم در آینده میگرن می‌گیرم
    میگرن داشتن رو یه مریضیِ با کلاس می‌دیدم
    چند ماهیِ وقتی خسته می‌شم یا عصبی می‌شم سرم بدجور درد می‌کنه تا جایی که دردش می‌زنه به چشمم
    یکی بیاد بهم بگه  چرا با خودت این کارو کردی؟!!!
  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • جمعه ۲۹ بهمن ۹۵

    کاکتوسای تیغ تیغیِ دوست داشتنی

    آیا اونقدری که من کاکتوسام رو دوست دارم، اونا هم منو دوست دارن؟

  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • پنجشنبه ۲۸ بهمن ۹۵

    فراموش نکنیم خونه و خونواده یعنی آرامش

    لطفا بیاید کاری کنیم که بچه هامون خونه رو دوست داشته باشن
    درصد بیشتر تفریحاتشون رو با دوستانشون قرار ندن
    خونه رو براشون لذت بخش کنیم
    بزاریم با ما خوش باشن و ازین بابت خدا رو شکر کنیم.
    خونه رو براشون مرکز آرامش قرار بدیم.
    این فقط حرف دل من نیست ...
  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • پنجشنبه ۲۸ بهمن ۹۵

    بیشتر کتاب بخوانیم

    وقتی یک کتاب هدیه می‌دهیم سالها قابل استفاده است و دهها نفر می‌خوانند و همیشه به عنوان یک سرمایه آگاهی بخش در کنار ماست. 

    کتابخوانی فقط روشی برای افزایش دانش نیست. کتابخوانی روحیه‌ها را صبورتر می‌کند، رواداری را بیشتر می‌کند، تمرینی است برای تمرکز فکر، قوه نطق ذهنی را به قوه نطق زبانی تبدیل می‌کند و مهم‌تر از همه، اختلال ارتباطی ما را درمان می‌کند. 

    ما با خویش، با همشهریان خویش، با هموطنان خویش، با نخبگانمان، با مردان و زنان بزرگ تاریخمان، با تجربه‌های پرهزینه گذشته جامعه‌مان و با مردمان جهان ارتباطی نداریم، ما دیالوگ نداریم. رسانه‌های تصویری امکان دیالوگ را از ما ستانده اند. ذهن ما فقط انبار داده‌ها و اطلاعاتی شده است که این رسانه‌ها بر روی ما می‌ریزند. ورود انبوه داده‌ها به ذهن ما قدرت تامل و هضم این داده‌ها را از ما گرفته است. کتابخوانی درمان همه این بیماریها است. 

    گاهی فکر می‌کنم یکی از عوامل رشد منطقی و علمی اروپاییان این بوده است که آن‌جا آسمانشان همواره ابری است و بیشتر مواقع بارش دارند و مردم مجبور بوده‌اند ساعت‌ها در خانه بمانند و همین زمینه را برای گسترش عادت به کتابخوانی در آنها فراهم آورده است.


     

    بیایید با جایگزینی کتاب به جای سررسید شروع کنیم. بیایید از همین تغییرات کوچک آغاز کنیم. استاد من می‌گفت فتح قله‌های بلند با گام‌های کوچک آغاز می‌شود. 


    برگرفته از یادداشتهای محسن رنانی

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • چهارشنبه ۲۷ بهمن ۹۵

    می شه لطفا کتابای داستان بیشتر بخری؟

    اینجایی که من نشستم

    پرِ کتاب شعرِ

    اون سمت بیشتر کتابای فلسفیِ

    وقت بشه دوست دارم یه کم از همه‌شون رو اینجا بنویسم.

    نمی‌دونید چه لذتی داره غرق شدن تو این همه کتاب

  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • چهارشنبه ۲۷ بهمن ۹۵