پـــانـدای رنـــگـی

نگاهی متفاوت

آشتی با کتاب

یه میز مخصوص خودم دارم تو هال

کتابامو روش چیدم

هر شب یه تیکه از دو سه تاشون رو میخونم

از اول ماه رمضون تا الان یه مجله و دو تا کتاب تموم کردم.

همینطور ادامه بدم به جاهای خوبی می‌رسم.

اول سال ۹۸ قول دادم کتابای کتابخونه‌م رو تموم کنم تا بتونم کتابای جدید بگیرم.

  • ۰ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • شنبه ۲۸ ارديبهشت ۹۸

    به قول خودش عِشگِ من

    عاشق کتابه

    تو اوج بازی بهش گفتم سارا بیا کتاب بخونیم

    با سرعت دوید سمتم، گفت کتاب بخونیم؟

    گوش نمیده، اما اسم کتاب داستان که میاد، از خود بی‌خود میشه.


  • ۵ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • جمعه ۲۰ ارديبهشت ۹۸

    خاطره شیرین

    نمایشگاه برام یکی از لذت بخش‌ترینهای زندگیم بود تا جایی که می‌تونم براش زار زار گریه کنم.

    دلم تنگ شده برای دوستام، برای بچه‌ها، برای کتابها، تبلیغ کردن، حرف زدن، حتی آدرس دقیق دادن

    سال دیگه اگه ازم خواستن بازم میرم؟

    قطعا

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • جمعه ۲۰ ارديبهشت ۹۸

    کاملا متفاوت

    فقط خودمو و خدا میدونیم که تو این یه هفته‌ای که با مامان و بابا ساری موندم چقدر بهم خوش گذشت.

  • ۲ پسندیدم
  • ۱ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • يكشنبه ۲۵ فروردين ۹۸

    رانندگی

    رانندگی می‌کنم

    تصمیم قطعی گرفتم

    با اینکه بابام میترسه

    با اینکه حتی دعوام میکنه

    با اینکه رانندگی تو شهرستان سخته

    اما من باید بتونم 🙃

  • ۱ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • يكشنبه ۱۱ فروردين ۹۸

    شمال

    شمالم

    حال دلم خوبه

    آرامش دارم

    یه حسی بهم میگه آخرین ساله

    نمیدونم خودت میدونی

  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • يكشنبه ۱۱ فروردين ۹۸

    دیوونه

    بازم داره عید میشه

    بازم شمال

    بازم کارای تکراری

     حرفهای تکراری

    جاهای تکراری

    فامیلای تکراری


    ولی ولی ولی

    با این همه بازم ته دلم یه ذوقی هست.

  • ۳ پسندیدم
  • ۳ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • چهارشنبه ۸ اسفند ۹۷

    مجردی

    حالا حرف مردم به کنار، اصلا میگیم به درک که میگن چرا ازدواج نکردی و فلان

    ولی اینکه دیگه به سنی رسیدی دوس داری برای خودت باشی

    یه جاهایی دیگه می‌بُری

    اون وقتایی که بابات بهت گیر میده که کجا میخوای بری

    یا مامانت ازت میخواد خونه پیشش باشی

    یا باید دستورای بابات رو مو به مو انجام بدی


    مجردی خودش به تنهایی بد نیست. خودتی و خودت. زندگی می‌کنی.

    ولی به شرط اینکه تو حوالی ۳۰ سالگی کسی نباشه عین یه بچه باهات رفتار کنه.


  • ۰ پسندیدم
  • ۰ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • چهارشنبه ۸ اسفند ۹۷

    کنترل کردن

    یه وقتایی آدم با مهربونی زیادش برای خودش دردسر درست می‌کنه.

    یه وقتایی باید سخت بگیری، مهربون نباشی

    این باعث می‌شه اذیت نشی، خورد نشی، به خودت لعنت نفرستی

    این که بعضیا از مهربونیت سوء‌استفاده می‌کنن هم بی‌تاثیر نیست

    اما من همیشه خودمو سرزنش کردنم

    باید یاد بگیرم مهربونی رو خیلی کم کنم، خیلی

  • ۲ پسندیدم
  • ۴ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • پنجشنبه ۲۵ بهمن ۹۷

    عشق به برادرزاده تا چه حد

    اگه یه صبح تا شب

    پشت هم

    بدون مکث

    با یه نفس

    صدام بزنه عمه

    به همون اندازه، می‌گم جان عمه

  • ۴ پسندیدم
  • ۲ نظر
    • سمانه (رنگی)
    • چهارشنبه ۱۷ بهمن ۹۷