یک: امروز 26 سالم شد.
معلومه که خوشحالم :)
حس قشنگ بزرگی دارم.
حس اعتماد به نفس.
حس اینکه می‌تونم مثل بقیه از پس همه چیه این دنیا بربیام.
شاید بعد از این همه سال اولین باریه که از بزرگ شدنم خوشحالم.
خدایا شکرت

دو: فردا می‌خوام برم خونه‌ی عموم
پیش دختر عمو جانها
ذوق دارم مثل کسی که اولین بار خونواده‌ی شوهرش می‌خوان براش تولد بگیرن :)))
حیف حیف حیف که پسر ندارن و اینو فقط من نمی‌گم کل خونواده‌ی من و کل خونواده‌ی اونها هم اینو میگن. 
اگه پسر داشتن من خوشبخت ترین عروس دنیا می شدم

سه: با معصومه می‌خوایم بریم خرید بعد از عمری. (استیکر خر ذوقی)